فرهنگستان زبان و ادب فارسی چند روز پیش طی ابلاغیهای اعلام کرد که واژههای دشتان و ماهینگی را به جای کلمه پریود تصویب کرده است. بعد از انتشار این خبر این روزها یکی از پرتکرارترین سوالات فضای مجازی این سوال است که معنی دشتان چیست؟ در این یادداشت نگاهی کوتاه به معنی دشتان و ریشه این کلمه میاندازیم و درباره علت انتخاب واژه ماهینگی صحبت خواهیم کرد.
ریشه کلمه دشتان چیست؟
طبق یکی از متون کهن زردشتی، «به وجود آمدن دشتان در زنان نتیجه بوسه اهریمن بر سر دخترش جهی است.» خواندن متون اساطیری ایران به ما میگوید که وقتی اهریمن دید خودش و دیوهایش نمیتوانند مرد پرهیزگار را از راه به در کنند، برای سه هزار سال «به سستی فرو افتاد».
هر دیوی که پیش اهریمن میآمد به او قول میداد که نیازی نیست نگران باشد چون بالاخره کاری خواهند کرد که در جهان آنقدر بدی ایجاد شود که از این بدیها صفات خوب اهورامزدا هم آلوده شوند.
اما وعدههای هیچکدام از این دیوها نمیتوانست دل اهریمن را آرام کند. تا اینکه جَهی، دختر اهریمن، به سراغ پدر میآید و به او قول میدهد تمام آفرینش اهورامزدا را آزار دهد و شان و شکوهِ مرد پرهیزگار را بدزدد.
اهریمن که از وعده جهی آرام شده بود، از سستی بیرون آمد و از شادی سر جَهی را بوسید. دشتان از این بوسه بود که در جَهی ایجاد شد.
بنابراین دشتان نتیجه بوسه اهریمن است و طبق افسانهها، وقتی زنی دشتان میشود دیو درونش بیدار شده است.
بر اساس متون کهن در روزهایی که زن دشتان میشد، باید از همه چیز پرهیز میکرد و چیزی را نمیدید. نمیتوانست آب، آتش، خورشید، ماه، ستاره و مرد پرهیزگار را ببیند و باید زمان را در کنجی میگذارند تا دشتانش تمام شود.
معنی کلمه دشتان چیست؟
در کتاب “زنان دشتان و جنون ماهانه” به قلم شهلا زرلکی نوشته شده است که «دشتان که برگرفته از کلمه دَخشتَه به معنی نشانه و علامت بوده است» که این نشانه یا علامت به پریود زنان اشاره داشته است.
زن دشتان به دشتانیستان میرفت
محل مخصوصی که زن دشتان را در آن نگه میداشتند تا پریودش تمام شود دشتانیستان نام داشت. در کتب کهن آمده که برای انتقال زن دشتان به دشتانیستان احکام مخصوصی وجود دارد. مثلا باید در مسیر رفتن زن به دشتانیستان هیچ گل و بوتهای نباشد تا نگاه یا لمس او آفریدههای اهورامزدا را آلوده نکند.
یا در جایی دیگر هم نوشته شده که دشتانیستان باید از خانه بلندتر باشد تا زن نتواند آتش را ببیند. همینطور محل نگهداری زن دشتان باید حداقل پانزده قدم با آب و آتش فاصله داشته باشد و در جایی دیگر هم اینطور نوشته شده که در محل نگهداری زن دشتان نباید آتش روشن کرد.
قوانین و قواعد فراوان دیگری هم در ارتباط با زن دشتان وجود دارد، مثلا در ارتباط با غذا خوردن زن دشتان. یکی از این قواعد این است که این زن نباید غذای کافی بخورد تا دیو درونش قدرت نگیرد، یا غذای زن دشتان را باید در ظروف کم ارزش گذاشت و توصیههای بسیار دیگر که موضوع اصلی این یادداشت نیستند.
مشاوره آنلاین با بهترین پزشکان زنان و زایمان
ماهینگی؛ پیشنهاد دیگری برای کلمه پریود
بر اساس نتایج یک پایاننامه دکتری تخصصی “سلامت باروری” نوشته دکتر نسیمه ستایش که به راهنمایی دکتر فرناز فرنام و دکتر محمود عباسی انجام شده است، به دلیل وجود کلمات بیشمار به نظر این تیم پژوهشی گاهی ابهام در کلمات مورد استفاده برای پریود به این دلیل بود که مساله پریود در جامعه یک تابوست و بهتر است این نگاه اصلاح شود.
و اما درباره ماهینگی اگر بخواهیم بیشتر بدانیم در توضیحات این تیم تحقیق آمده است که «ماهینگی برگرفته از ارتباط چرخه طبیعی خونریزی زنان و ارتباط آن با طبیعت و ماه است. ماه نماد الگوی چرخهای است؛ از زمانی که شروع به رشد میکند تا به ماه کامل تبدیل شود، این پدیده مدام در طبیعت تکرار میشود. همانطور که فازهای ماه شامل رشد و زوال است و نمادی از رشد در طبیعت است، فرآیند هر چرخه باروری نیز مانند تکمیل هلال ماه در یک چرخه پریود ۲۸ روزه (به طور میانگین) رخ میدهد.
تخمک در چرخه قاعدگی زنان در روز ۱۴ مانند ماه کامل میشود و آماده باروری است که منبع آفرینش میباشد. ماه منبع الهام، تخیل، فکر و اندیشه انسانهای خلاق، هنرمند و متفکر بوده است، که استفاده از این واژه میتواند در اصلاح باورهایی همچون بیمنطقی دورهای زنان به دلیل تغییرات هورمونی موثر باشد. بنابراین استفاده از “دوره ماهینگی”، “ماهینه شدن” برای توصیف چرخههای طبیعی زنان واژه شایستهای است که میتواند آغازگر ایجاد نگرش مثبت به این بخش طبیعی از زندگی زنان و پایانی برای باورهای غلط در جامعه باشد.
بنابراین ماهینگی و ماهینه شدن کلماتی هستند که به نظر میرسد هدفشان تابوزدایی از پریود است و نتیجه تحقیقات یک تیم پژوهشی است.
کلمه دشتان هم برای بار اول بار توسط خانم شهلا زرلکی پژوهشگر ادبیات و واژهشناس به کار برده شده است و در توضیح آن گفته بود دشتان را در «اَوِستا» یافته است.
سخن پایانی
فارغ از ریشههای اسطورهای دشتان، اضافه کردن به غنای واژگانی یک زبان، خود اتفاق خوبی است که میتواند باعث رشد فرهنگی هم شود. باید دید که جامعه در برابر این تغییر چه خواهد کرد. در هر صورت چند روزی است که واژگان دشتان، ماهینگی و ماهینه شدن در میان واژگان رسمی کشور جا گرفتهاند.